خودشناسی را در سفر تجربه کنید
شما واقعاً چه کسی هستید؟ تا به حال فرصتی برای خودشناسی داشته اید؟
بعضی از ما انسانها تمام عمر خود را کاوش میکنیم تا خود واقعیمان را پیدا کنیم و شاید در انتهای این مسیر به هیچ جواب دقیقی هم نرسیم. بسیاری از افراد شخصیت واقعی و درونی خود را با سفر میشناسند و درک بهتری از جهان پیدا میکنند.
زندگی انسان چگونه غنی و پربار خواهد شد در حالی انسان نداند دقیقاً در چه جایی ایستاده است؟ چه چیزهایی برای او اهمیت دارد و او به خاطر چه مسائلی تلاش میکند.
در زندگی مرزهایی وجود دارد که انسان باید با دقت و حساسیت حد و حدود و مرزها را رعایت کند، شناختن این مرزها یکی از سختترین کارهایی است که انسانها در طول زندگی خود باید به آن توجه داشته باشند.
سفر کردن به ما میآموزد تا مرزها را بهخوبی بشناسیم و بدانیم که واقعاً چه کسی هستیم.
با ما همراه باشید تا راههایی که شمارا به شناختن خود نزدیک میکند را بشناسید.
۱. قطع ارتباط بافرهنگها
فرهنگ یکی از اولین موضوعاتی است که در زندگی با آن روبهرو میشویم. مردم هر کشور، آدابورسوم خاص خود رادارند و اصول فرهنگی مختص به اقلیم خود رادارند، ممکن است شما مقید به تمام آدابورسوم و اصول فرهنگی کشور خود نباشید، ولی درهرصورت فرهنگ در شکلگیری شخصیت انسان نقش دارد. سفر کردن به شما کمک میکند تا از محدودیتها فرار کنید و بافرهنگهای مختلفی آشنا شوید.
سفر کردن به شما کمک میکند تا بخشهایی از فرهنگتان را که دوست دارید بهتر بشناسید و از آن بخشهایی که علاقهای به آن ندارید استفاده نکنید. سفر کردن کمک میکند تا بخشهای آسیبزننده فرهنگ را بشناسید و از انتقال آن خودداری کنید.
شناختن فرهنگهای دیگر کمک میکند تا بتوانید پا را فراتر از محدوده فرهنگی خود بگذارید، شاید آشنایی با سایر فرهنگها راهی ایده آل برای پیدا کردن خود واقعی باشد.
شما نمی دانید که چه چیزهایی نمیدانید!
ممکن است بخشهایی از فرهنگ به نظر شما و یا به نظر بسیاری از افراد نادرست باشد، سفر کردن و آشنا شدن به ما این امکان را میدهد تا از تقلید و تبعیت کورکورانه دور شویم و بهترین مسیر را انتخاب کنیم.
باید هوشیار بود و به این موضوع فکر کرد که اگر بخشی از فرهنگ بد است، آن را دور انداخت و از آن پیروی نکرد. بهجای تبعیت از فرهنگ غلط، درست را جایگزین آن کرد.
۲. جدا شدن از خانواده و دوستان
اولین گروه اجتماعی که هر فردی در آن عضو میشود خانواده است. همه ما خانوادهمان را دوست داریم و دوستانی داریم که از دیدن و معاشرت با آنها لذت میبریم. خانواده و گروههای دوستی، مکانهایی هستند که ما در آنها احساس راحتی داریم و هیچگاه دوست نداریم آنها را از دست بدهیم. وابستگی به خانواده و دوستان مانند سدی است در مسیر شناخت خود.
پدر و مادر شمارا بزرگ میکنند و در شکلگیری شخصیت شما نقش اساسی دارند. همه ما برای این دو شخص در زندگی احترام زیادی قائلیم و میدانیم که هر چیزی که یاد گرفتهایم از وجود آنها است. در کنار احترامی که برای پدر و مادر قائل هستیم باید به این نکته توجه کنیم که شاید عقاید پدر و مادر باعث بروز برخی محدودیتها در شخصیت ما شوند. عقاید پدر و مادر هم بیشباهت به فرهنگ نیست، همانطور که ممکن است سالها فرهنگ غلط در جامعهای رواج داشته باشد، ممکن است پدر و مادر هم باعقیدهای غلط ما را پرورش داده باشند. دور شدن از خانواده به پیدا کردن خود واقعی بهدوراز محدودیتها و قضاوتها کمک میکند.
شروع کنید به شناختن خود، خود واقعیتان را بپذیرید، این کار باعث میشود تا شما به انسان بهتری تبدیل شوید. در دور شدن از دوستان و خانواده ترسی نداشته باشید و از تغییر استقبال کنید. عوض شدن شخصیت به معنای عوض شدن نوعدوست داشتن دیگران نیست.
۳. دور شدن از مادیات
تا وقتی مادیات را از زندگی خود حذف نکنید، نمیتوانید ارزش واقعی زندگی خود را درک کنید. بدن شما منبعی از انرژی است و در صورتی این انرژی باروح ارتباط برقرار میکند که مادیات از میان برود.
هر وسیلهای که داریم ارزش مادی دارد و این ارزش بازندگی ما در ارتباط است. جدا شدن از پول و مال و اموال ممکن است شبیه به جدا شدن بخشی از روح باشد و چنین حسی را به ما القا کند.
قبول کردن سبک زندگی ساده، زندگی کردن با یک چمدان در طول سفر کار آسانی نیست ولی ارزش یکبار امتحان را دارد. زندگی با حداقل امکانات و سفر به نقاط مختلف به شکوفا شدن بخشهایی از شخصیت کمک میکند.
زندگی با اصول اولیه به شما میآموزد که باید پول خود را صرف چه چیزهایی کنید، این روش به شما اجازه میدهد تا پول و انرژی خود را صرف ایدهها کنید. در سفر شما تجربیاتی به دست میآورید که با هیچ زمین و ملکی قابلمقایسه نیست و این خود نوعی سرمایهگذاری است.
سفر کردن به ما میآموزد که چگونه پول خود را در بهترین موقعیت خرج کنیم و در صورت از دست دادن پول بهراحتی با این موضوع کنار آمده و میدانیم که با تلاش دوباره بازمیگردد.
زندگی ما با پولهایمان تعریف نمیشود، زندگی خاطرات و ارتباطاتی است که با افراد داریم که از هر ثروتی باارزشتر و دست نیافتی تر است.
۴. تغییر و عدم اطمینان
تغییر و عدم اطمینان در زندگی اجتنابناپذیرند و موجب رشد میشوند. تغییر کمک میکند که ما با شرایط سازگار شویم و سازگاری با شرایط راه رشد کردن را به ما نشان میدهد.
بسیاری از افراد از تغییر گریزان هستند و سعی در یکنواخت نگهداشتن مسیر زندگی دارند چون توانایی مقابله با تغییرات را ندارند. در سفر میآموزید که چگونه با تغییر دستوپنجه نرم کنید و خود را با هر شرایطی سازگار کنید.
هیچ بهتر از سفر شمارا مجبور به تغییر نمیکند، هیچگاه در شرایط عادی و روتین زندگی مجبور نیستید تغییر کنید و یا با شرایط سختی کنار بیایید.
این موضوع چگونه به شناخت خود کمک میکند؟
در این شرایط میفهمید که چقدر قدرتمند هستید. در این مسیر توانایی حل مشکلات و عکسالعملهای سریع بهتر میشود و درسهای بیشتری از زندگی میگیرید.
این هم باید بگذرد، چه خوب چه بد
در سفر میآموزید که چگونه در اوج هرجومرج کنترل همهچیز را در دست بگیرید و همه مسائل را به بهترین شکل ممکن کنترل کنید. این مسیر، مسیری برای تکامل و رسیدن به خویشتن است.
زمانی که یاد میگیرید سازگار باشید، با هر موقعیت جدید و چالشی مبارزه میکنید و یاد میگیرید زنده بمانید.
۵. متوجه میشوید که چه چیزهایی را دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید
سفر کمک میکند تا متوجه شوید چه چیزهایی را دوست دارید و چه چیزهایی را دوست ندارید. اگر تمام عمر خود را در یک شهر باشید و یا با یک فرهنگ بزرگشده باشید، محدودیتها اجازه نمیدهد تا بفهمید چه چیزهایی را دوست دارید و از چه چیزهایی بیزار هستید. شما با محیط اطرافتان محدود میشوید.
بهعنوانمثال با سفر به کشورهای مختلف و آشنا شدن با موقعیت آب و هوایی کشورها متوجه میشوید که چه آب و هوایی با خلقیات شما سازگارتر است و چه مکانی برای زندگی شما مناسبتر است.
با سفر کردن و تجربه کردن، متوجه میشوید که چه مکانهایی حالتان را خوب میکند و کجا به شما آرامش میدهد.
ممکن است عشق فوتبال باشید، ولی با سفر کردن و دیدن، ورزش دیگری به ورزش موردعلاقهتان تبدیل شود. با سفر کردن و دیدن آدابورسوم مختلف متوجه میشوید که چه چیزهایی را واقعاً دوست دارید و با دانستن آنها سبک زندگی بهتری برای خود میسازید. شما نمیدانید که چه چیزهایی در دنیا وجود دارند که شما از آنها اطلاعی ندارید! با سفر کردن به خودتان کمک میکنید تا بیشتر بدانید.
وقتی میدانید چه چیزهایی دوست دارید و از چه چیزهایی بیزار هستید، زندگی رنگ و بوی بهتری دارد.
۶. درک نقاط ضعف و قوت
هیچچیز بهتر از چالشهای سفر به شما نمیآموزد که شما در چه زمینههایی خوب عمل میکنید و در چه زمینهای استعداد ندارید. سفر به شما کمک میکند تا نقاط قوت را رشد دهید و به آنها پروبال داده تا شکوفا شوند، شاید استعدادی داشته باشید که خودتان هم از آن بیخبرید!
بسیاری افراد در سفر هنر نه گفتن و مستحکم بودن را میآموزند که شاید یکی از بزرگترین دستاوردهای سفر کردن است.
در سفر میآموزید که چگونه بهسرعت مستقل شوید و بر روی خودتان حساب کنید. زندگی کردن بدون پول به شما میآموزد که چگونه گلیمتان را از آب بیرون بکشید.
جهانگردی از تجربههای سفر خود میگوید: «سالها فکر میکردم که فرد خجالتی هستم. با سفر کردن به نقاط مختلف و شناخت بهتر خود فهمیدم که من خجالتی نیستم، فقط گرایشی به درون خود دارم و دوست دارم بیشتر وقت خود را صرف خود و یا آشنایان کنم. من فردی نیستم که دیگران را جذب کنم و این دلیلی برای خجالتی بودن من نیست، تنها نشانه درونگرا بودن است.»
حالا وقت دارید که خود را بسازید و بر روی نقاط ضعف کارکنید و خود را قویتر از گذشته ساخته و بر روی علاقهها پافشاری کنید.
اگر بخشهای مختلف شخصیتی را آزمایش نکنید هیچگاه نخواهید فهمید که در چه زمینههایی استعداد دارید و میتوانید پیشرفت کنید.
۷. زندگی فارغ از قضاوتها
زندگی خالی از قضاوت به شما این امکان را میدهد که تغییر کنید. سفر یکی از بهترین زمینهها برای جدا شدن از قضاوتها است. اولین سفر ممکن است برخلاف زیبایی، بسیار وحشتناک هم باشد! سفر به مکانی با مردم و هنجارهای فرهنگی متفاوت در نگاه اول برای هر فردی ترسناک است.
شما بافرهنگ افراد زندگی نمیکنید، شما رهگذری هستید که در زندگی و شهرهای مختلف کنجکاوی میکنید و چیزهای جدید میآموزید.
بدتر و بهتری وجود ندارد، تنها تفاوت وجود دارد!
اگر شخصی یا چیزی با شما و افکارتان متفاوت است، راحت از کنار آن میگذرید و هیچ قضاوتی در کار نیست.
این موضوع جالب نیست؟ بیشتر برایم بگو
سفر فضای کنجکاوی را باز میکند و به شما یاد میدهد تا یاد بگیرید و گوش دهید. با سفر کردن میآموزید که چگونه از هرگونه تفکر سمتوسو داری دوریکنید و دوستان خود را همانگونه که هستند درک کنید. این سبک زندگی کمک میکند تا خودتان را بهتر و بیشتر بشناسید.
زمانی خود را دوست خواهید داشت که خودتان را همانگونه که هستید قبول کنید، بهدوراز قضاوتها. زندگی بیشتر شبیه به جشن است تا جایی ترسناک، باتجربه بیشتر این جشن برای شما باشکوهتر خواهد بود.
۸. میتوانید بهترین وجه شخصیت خود را نشان دهید
هیچکس شمارا نمیشناسد، درواقع بهترین شخصی که شمارا میشناسد خودتان هستید، چرا سعی میکنید تا چیز دیگری را بهعنوان شخصیت خودتان نمایش دهید؟
در سفر هیچ شخصی شمارا نمیشناسد، نمیداند که شما چه فردی هستید و هیچ پیشزمینهای از شما ندارند، در سفر هرلحظه، لحظهای جدید برای شروع است. هیچکس از گذشته شما پرسوجو نمیکند و شمارا در لحظه میپذیرند.
چه کسی میخواهید باشید؟
اگر فکر میکنید که بهترین نیستید، میتوانید خود را بهترین نشان دهید، آنقدر در این تمارض پافشاری کنید تا واقعاً به بهترین تبدیل شوید. قرار نیست دروغی بزرگ بگویید، قرار نیست بگویید که من بهترین دوست جنیفر آنیستون هستم! تنها خود را به ایده آل ذهنیتان نزدیک کنید و تظاهر کنید که در حال حاضر در موقعیت ایده آل قرار دارید تا موقعیت ایده آل برای شما فراهم شود.
به خود اجازه دهید تا بهخوبی، مهربانی و مثبت بودن تظاهر کنید تا این رفتارهای خوب تبدیل به عادت شما شوند.
۹. شور و اشتیاق را بیپروا دنبال کنید
در سفر همه تعهدات از بین میروند، زندگی در دست شما است تا هر چیزی که میخواهید را به دست بیاورید و انجام دهید. چرا نباید در سفر بدون هیچ ترسی به دنبال علایق رفت؟
نمیدانید که به چه چیزی علاقه دارید؟ نگران نباشید سفر به شما میگوید که شما باید به کدام سمت بروید.
جهانگردی در وبلاگ خود از تجربههای سفر اینگونه میگوید: «در سال ۱۹۹۹ در تایلند با گروهی از صخرهنوردها آشنا شدم. این صخرهنوردان سوئدی هرروز با شور و اشتیاق بیشتر از دیروز وسایل صخرهنوردی خود را برمیداشتند و به کوه میرفتند. من عاشق این گروه بودم و علاقه من منجر به یک سفر کوتاه به دل کوه با این گروه شد. این سفر به من اعتمادبهنفس داد و به من نشان داد که صخرهنوردی یکی از ورزشهای موردعلاقه من است.»
این جهانگرد در ادامه میگوید: «اگرچه صخرهنوردی برای من جنبه تفریح داشت، ولی این تجربه خوشسفر چنان در من تأثیر گذاشت که دختران خود را در صخرهنوردی همراه خود کردم.»
در سفر متوجه میشوید که چه چیزهایی شمارا بیشتر از هر چیزی خوشحال میکند و شما برای زندگی بهتر به چه چیزهایی نیاز دارید.
۱۰. میتوانید خودخواه باشید
شما میتوانید خودخواه باشید و این کار برخلاف باور عموم در مسیر درست، اصلاً عادت بدی نیست. خودخواه بودن و ستایش خود در هر زمینهای کمک میکند تا بهتر تصمیمگیری کنیم و از زندگی با هر شکلی که هست لذت بیشتری ببریم.
مقاله مرتبط: از سفر کردن نترسید؛ راهکارهایی برای تنها سفر کردن
سفر به شما کمک میکند تا بیشتر بر روی خودتان تمرکز کنید و به دنبال منافع خودتان باشید تا مسیر را پیدا کنید.
خودخواه بودن کمک میکند تا خودتان را بهتر بشناسید، بفهمید چه کسی هستید و چه کسی خواهید شد.
این بخش از خودخواهی، روی بد آن نیست و در آن خودشیفتگی منفی وجود ندارد، این حس وجود ندارد که من از بقیه برتری دارم.
سفر به شما میآموزد که در عین خودخواه بودن چگونه با افراد همدل و همراه باشید.